جناب استاد نقل می کنند که آیت الله مشکینی فرمودند: یک نفر از من پول قرض می خواست و من غیر از 5 ریال پول، چیز دیگری نداشتم و با اینکه خود احتیاج داشتم آن را دادم، مقداری که حرکت کردم، یک نفر ترک اردبیلی رسید، و 5 تومان به من داد بعد از آن طلبه ای آمد، و گفت آیا 5 تومان داری به من قرض بدهی؟ من هم آن را دادم، لحظاتی بعد دیگری رسید و مبلغ 50 تومان به من داد، بعد از آن من دعا کردم که یکی پیدا شود، و این 50 تومان را از ما بگیرد که شاید 500 تومان گیرمان بیاید،ولی کسی پیدا نشد و دعای ما هم مستجاب نگردید.
---------------------------------------------------------------------
آثار الهی
حاج حسین خندق آبادی(رحمه الله) می فرمودند: روزی به حمام رفتم، وقتی دلاک مرا کیسه می کشید تقاضای موعظه کرد، من گفتم: یک دستگاهی آمده از این طرف علف می ریزی، از طرف دیگرش فرش و جوراب و لباس و کاپشن و ماست و کره و پنیر و سرشیر و چیزهای دیگر بیرون می آید. دلاک با تعجب پرسید چه دستگاهی است و چه کسی آن را ساخته است؟ گفتم آن دستگاه گاو و گوسفند است و سازنده اش هم خدا است. او سبزی می خورد و از او کره و پنیرو... به دست می آید. اگر قدری در این آثار الهی تفکّر کنی به وجود خدا پی می بری. ببین این دنیا، چه حساب و کتابی دارد با اینکه گوسفند، سالی یک بچه می زاید و این همه گوسفند را، در طول سال می کشند، ولی گوسفند ها کم نمی شوند ولی سگ سالی هفت تا، با کم و بیش، بچه می زاید کسی هم آنها را نمی کشد ولی زیاد نمی شوند باز هم بگو خدا در کار نیست.
---------------------------------------------------------------------
زبان گناهکار
مُهر بر لب زده
دردی بود در دل ، ذکری بود بر لب ...
گفتم تابدانم تا بدانی ...
نقل می کنند که حضرت آیت الله العظمی نائینی رحمه الله علیه مدتی بود به درد پا مبتلا بود، به مرحوم شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان فرمودند: مدتی است پای من درد می کند، دعایی بکنید که پایم خوب شود.مرحوم شیخ عباس قمی(رحمه الله) فرمودند: من یقین ندارم که با زبانم گناه نکرده باشم(لذا نمی توانم با زبان برای شما دعائی بکنم) ولی با دستم به اهل بیت(ع) کمک کرده ام، لذا دست به پای مرحوم آیت الله العظمی نائینی کشیدند و خوب شدند.